نقد اساسی بر فیلم طبقه حساس
همه میدانند که در سینمای ایران استفادۀ ابزاری از موضوعات جنسی، ممنوع
است. اما دربارۀ مردگان چطور؟ آیا در خصوص موضوعات جنسی اموات میتوان فیلم
ساخت؟ در قوانین داخلی وزارتخانهها، حفرههای زیادی وجود دارد و دست
اندرکاران طبقۀ حساس از یکی از این حفرهها داخل شدهاند. فیلم طبقۀ حساس،
مسائل اروتیک اموات را مطرح میکند و همین موضوع از علل جذب مخاطب به سینما
بوده است
طرح اولیۀ فیلمنامه طبقۀ حساس را یک بازیگر تئاتر و سینما به نام سیروس همتی نوشت و تحقیقات ابتدایی را در این خصوص انجام داد. (احتمالاً او را، در نقش مجتبی (راننده اتوبوس) در سریال خداحافظ بچه/ منوچهر هادی/ ۱۳۹۱ به یاد دارید).

همتی که پیشتر در دو فیلم مارمولک (۱۳۸۲) و یک تکه نان (۱۳۸۳) بازی کرده بود، به سبب رفاقت با کمال تبریزی طرح را به او سپرد. تبریزی نیز از پیمان قاسمخانی برای نگارش آن دعوت کرد. قاسمخانی فیلمنامه قبر دو طبقه را نوشت و شخصیت کمالی را آخوند کرد، تا خندههای مردم احتمالاً جاندارتر شود!
وزارت ارشاد به فیلمنامه قبر دوطبقه، پروانۀ ساخت نداد. این بار، کمال تبریزی از جواد نوروزبیگی خواست در ازای …………….. مجوز این فیلم را از وزارت ارشاد بگیرد. نوروزبیگی فیلمنامۀ اصلاحشده را با سماجت بسیار به جریان انداخت و اصلاحیههای شورای تصویب فیلمنامه را هم پذیرفت؛ چیزی که در عمل رعایت نکرد. در نهایت «قبر دو طبقه»، نام خود را به یک نام بیمسمّی تغییر داد؛ «طبقه حساس»! فیلمبرداری در روز چهارشنبه ۳۰ مرداد در مسجد النبی ولنجک آغاز شد و همان روز والدۀ سیروس همتی درگذشت.
پرویز پرستویی از بازی در فیلم انصراف داد و رضا عطاران جای او را گرفت و سعی کرد نقش یک آدم شصت ساله را بازی کند؛ مردی عصبانی که قرار است مردم به تعصب و غیرتورزی او بخندند. در جشنواره سیودوم فیلم فجر، عطاران برندة سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد که چندان حق او نبود.

الف. موضوع فیلمنامه و علت فروش فیلم
همه میدانند که در سینمای ایران استفادۀ ابزاری از موضوعات جنسی، ممنوع
است. اما دربارۀ مردگان چطور؟ آیا در خصوص موضوعات جنسی اموات میتوان فیلم
ساخت؟ در قوانین داخلی وزارتخانهها، حفرههای زیادی وجود دارد و دست
اندرکاران طبقۀ حساس از یکی از این حفرهها داخل شدهاند. فیلم طبقۀ حساس،
مسائل اروتیک اموات را مطرح میکند و همین موضوع از علل جذب مخاطب به سینما
بوده است.
خیلی از اوقات، آنچه مردم را به سینما میکشاند کنجکاوی از ساخت فیلمی در یک موضوع جنجال برانگیز است. بنابراین سازندگان طبقۀ حساس، نباید به فروش زیاد آن دلخوش باشند. مهم آن است که آیا مخاطبان از سینما راضی بیرون میآیند یا نه.
در این خصوص باید به برندگان سیمرغ بلورین آراء مردمی در جشنواره فجر توجه کرد. امسال این سیمرغ مشترکاً به دو فیلم شیار ۱۴۳ و خط ویژه رسید. و جالب توجه اینکه خط ویژه که هماکنون اکران است چند برابر بهتر از طبقۀ حساس است ولی هنوز نصف مبلغ این فیلم نفروخته است.
اشتیاق برای دیدن طبقۀ حساس در جشنوارۀ فجر بسیار زیاد بود، به طوری که افراد بسیاری آن را در حال ایستاده تماشا میکردند. مخاطبان از تماشای فیلم، ناراضی بیرون میآمده احساس خسران میکردند. فیلم نه تنها موجب انبساط خاطر تماشاگران نمیشد بلکه پرداختن به اسافل اعضاء و جنبههای حیوانی شخصیتها، احساس نامطبوع دنائت را در مخاطبان زنده میکرد. از اینجا بود که در کنفرانس مطبوعاتی آن سؤال را از عطاران پرسیدند و او چیزی به این مضمون گفت که شرم ندارد از اینکه برای خندۀ تماشاگر شلوارش را هم پایین بکشد. به نظر ما، همین اشارت برای فهم مقصود سازندگان فیلم کافی است.

ب. مضحکۀ غیرتمندی!
کمال
تبریزی با فیلم مارمولک (۱۳۸۲)، نشان داد که بسیار علاقمند است پایش را از
خط قرمزهای جمهوری اسلامی فراتر بگذارد. او فیلمهای پاداش و خیابانهای
آرام را ساخت که هر دو توقیف شدند. خامدستانهترین فرضیه برای اینکه چرا او
به سمت ساخت فیلمهای حساسیت برانگیز رفته، تضمین فروش است. اما او
حقیقتاً چه چیز را میفروشد؟ فیلمش را یا آخرتش را؟ ﴿الَّذینَ اشْتَرَوُا
الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرةِ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ و لا
هُمْ یُنْصَرُونَ ـ بقره/ ۸۶﴾.
بر خلاف آنچه جناب کارگردان در شماره ۴۷۰ ماهنامۀ فیلم (ویژه جشنواره فجر) گفته، طبقۀ حساس نه دربارۀ مردهپرستی، بلکه در موضوع «غیرتمندی» است. برای تبیین این سخن، ابتدا باید در معنای «غیرت» تأمل کنیم و اینکه آیا غیرتمندی خوب است یا بد.
«غیرت»، احساسی است که انسان به «غیر» یا «رقیب خود» دارد. در نهج البلاغه یکی از صفات مردان مؤمن، «غیرت» است. در کلمات قصار ۱۲۴ اینچنین آمده است: «غَیْرَةُ الْمَرْأةِ کُفرٌ و غَیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَان». غیرت زن، کفر است و غیرت مرد، ایمان.
تفسیر سخن حضرت امیر المؤمنین(ع) این است که اگر زنی به همسر دوم شوهرش غیرت ورزد و حسادت کند، به وادی کفر درافتاده است، اما اگر مردی به همسرش غیرتمند شود و او را از توجه به بیگانگان بازدارد، جزء ایمان محسوب خواهد شد. در نتیجه، مضحکه کردن «غیرت» که از اجزاء ایمان و دین است، جایز نخواهد بود.
ممکن است سازندگان، جواب دهند که ما میخواستیم غیرت نابجا را نشان دهیم، نه اینکه غیرت صحیح مؤمنان را تمسخر کنیم. جواب آن است که چنین چیزی در فیلم، دیده نمیشود. طبقۀ حساس، شخص کمالی و دامادش حسن را جزو افراد غیرتمند به ناموس نشان میدهد و حتی خوبیهایشان را نیز به سخریه میگیرد. مثلاً به یاد بیاورید مواردی را که حسن به نامزدش تذکر میدهد که «انقلاب شده! حجابت را رعایت کن!». واقعاً مضحکه کردن نهی از منکر و تمسخر انقلاب اسلامی، چه توجیهی میتواند داشته باشد؟

ج. چه کسی روی قبر مریلین مونرو دفن شد؟
عالم قبر (برزخ) از لحظۀ مرگ شروع میشود و تا دمیدن صور و بیرون آمدن
مردگان، ادامه مییابد. در دنیا، انسانهای خوب و بد در کنار یکدیگر زندگی
میکنند اما از لحظۀ مرگ، اشرار از نیکان جدا میشوند. در احادیث آمده که
قبر مؤمن، باغی از باغهای بهشت است و قبر کافر، حفرهای از حفرههای دوزخ؛
«و القبر روضة من ریاض الجنة، أو حُفرة من حُفَر النّیران». در روایات
شیعه نیز منقول است که ارواح مؤمنان توسط ملائکه به قبرستان وادی السلام در
نجف برده میشوند.
مسلمانان چون به برزخ و قیامت ایمان دارند میدانند که مجاورت دو قبر، موجب همسایگی صاحبان دو قبر در آخرت نمیشود. جالب اینکه کسانی همسایگی در قبر را مؤثر میدانند که مرگ را پایان زندگی انسانها تلقی میکنند.

یک تاجر امریکایی به نام ریچارد پانچر (Richard Poncher) وصیت کرده بود که او را در بالای قبر مریلین مونرو (۱۹۶۲-۱۹۲۶) دفن کنند به طوری که صورتش به سمت پایین باشد! (مونرو که عملاً یک حرامزاده بود نماد جنسیت و بلکه وقاحت در قرن بیستم محسوب میشود). او در سال ۱۹۸۶ مرد و به وصیتش عمل شد. اما جالب اینکه در سال ۲۰۰۹ همسر این تاجر تصمیم گرفت تابوت شوهرش را به جایی دیگر منتقل کند و قبر را بفروشد. اما به وقت حراج، کسی قبر را نخرید. رقم پیشنهادی او ۳۴۰ هزار یورو بود. (نگا. قبر تسخیرکنندهی قلب مردان را هیچ کسی نخواست!!).

حالا پیدا کنید سرگینفروشانی را که سبک زندگی امریکایی را به جای عقاید مسلمانان قالب کردهاند.

د. مضحکۀ مردهپرستی!
موضوع
دیگری که فیلم طبقۀ حساس آن را مضحکه میکند صفت مردهپرستی ایرانیها
است. به نظر بنده، ما ایرانیها نهتنها مردهپرست نیستیم بلکه دقیقاٌ همان
چیزی هستیم که باید باشیم.
در احادیث مختلف، حقایقی به این مضمون آمده
است که از کارهای نیک مؤمن تمجید نمیشود. برای نمونه، به این حدیث از امام
صادق(ع) توجه فرمایید:
امام صادق (ع): وقتی بنده مؤمن کار نیکی میکند مردم از او تشکر نمیکنند و احسان او در میان خلق مشهور نمیشود. زیرا او این کار را از برای رضای خدا میکند و کار نیکش به آسمان بالا میرود و معروف در میان اهل آسمان میگردد و نه در زمین.
لکن وقتی شخص کافر، کار نیکی میکند مردم از او تشکر میکنند. زیرا او به نیّت مردم این کارها را انجام داده و عملش در میان مردم منتشر میشود ولی به آسمان بالا نمیرود و آسمانیان آن را نمیشناسند و مقبول درگاه حق تعالی قرار نمیگیرد. (عین الحیوة، صفحه ۳۶۵)
این حکم خدا است که از نیکیهای مؤمن تمجید نشود. به عبارت دیگر، خود حضرت حق مردم را از یاد مؤمن و تمجید و سپاس کارهای خوبش غافل میکند. لکن وقتی آن شخص از دنیا میرود مردم طبیعتاً به او توجه میکنند و به غفلت خود پی میبرند. بر اساس حدیث فوق الذکر اگر در یک جامعۀ مسلمان، خلاف این مشی رخ داد آن وقت است که باید تعجب کنیم و بپرسیم که مگر آن فرد، کارهایش را به نیّت مردم انجام داده است.
خلاصۀ کلام اینکه ما از پیمان قاسمخانی و رضا عطاران، که برای کاسبی یا خنداندن مردم به هر چیزی متوسل میشوند انتظار چندانی نداریم. اما نمیتوانیم سقوط کمال تبریزی و جواد نوروزبیگی را فریاد نکنیم.
ظهور12